من با توام غریبه ی همواره آشنا
عشق تو تازه کرد غم کهنه ی مرا
این بار هم گناه نگاه تو پای من
قدری بخند تا شوم از غصه ها رها
در لحظه های پر طپش زندگی بیا
با هم شویم یکدل و یکرنگ و یکصدا
از کوچه با غ عشق اگر می کنی گذر
یک دامن از شکوفه بیاور برای ما
وقتی تو از دریچه بتابی بدون شک
خورشید می شوند تمام ستاره ها
مهتاب بی نشان غزل های روشنم
هرگز نمی شوی ز شبم لحظه ای جدا
هرچند باز قسمت من نیست دیدنت
با این وجود بازصدا می کنم ترا
حالا برای بردن سرنا به شهر عشق
وقتی نمانده است کمی زودتر بیا
صبا...
برچسب : نویسنده : سمیه saba0230 بازدید : 196
دشمن تازه من! بخت دگر یار تو نیست
جنگ با همچو منی قاعدتا کار تو نیست!
آنکه این مرتبه با تیغ فرستاده تو را
گر شوی کشته در این معرکه غمخوار تو نیست
خوب پروار شدی، سورچرانی کافیست
خوان گسترده ما عرصه نشخوار تو نیست
معجزاتت بالکل مضحکه خلق شدند
پس نبی باش! کسی در پی انکار تو نیست!
خواب دیدم که سر سفره قومت طبقی ست
که در آن هیچ به جز لاشه مردار تو نیست
خواب دیدم که بهار آمده است اما هیچ
میوه ای روی درختان ثمردار تو نیست
سنگ در برکه نینداز و کناری بنشین
جنگ با ماه بدین جلوه گری کار تو نیست!
پیمان طالبی
صبا...
برچسب : نویسنده : سمیه saba0230 بازدید : 177
چه نا آرومه قلب من ، چه بی تابه دل و جونم
میخوام از تو خبردار شم ، کجا هستی نمی دونم
چه دلتنگم چه دلتنگم
هنوز بی تاب بی تابم
دارم با غصه می جنگم
دلم تنگ صدای تو ، می خوام باشم کنار تو
دل زخم خورده ی عاشق ، هنوزم چشم به راه تو
چه دلتنگم چه دلتنگم
دارم با غصه می جنگم
چه دلتنگم چه دلتنگم
دارم با غصه می جنگم
دارم با غصه می جنگم
صبا...برچسب : نویسنده : سمیه saba0230 بازدید : 228